نامه سرگشاده به سیدعلی خامنه ای نوشته : مهدی عابدی



نامه سرگشاده به سیدعلی خامنه ای





بنام تمامي غنچه هايي كه در اخرين لحظه هاي شكفتن پژمرده و پر پر شدند
تقديم به همه ازاد انديشان و بزرگ مرداني كه در انتظار ايراني ازاد و
سر بلند جان و مال خود را در كف اخلاص گذاشتند و صادقانه ايستادند

"هر فردی از افراد ملت حق دارد مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است." (آیت الله خمینی صحیفه ی نور جلد 4 ص 190)

اين عين عبارتي است كه در كتاب آیت الله خميني آمده كه بنا بر نظريه ايشان آقای خامنه ای از رهبری خود به خودعزل شده است.چون طي سالهای گذشته بارها و بارها آقا ی خامنه ای از سوی افراد و گروههاي مختلف استيضاح شده است اما نه تنها به پرسشهاي انها پاسخ قانع كننده ای نگفته بلكه پرسش كنندگان را به شدت سركوب كرده است. پس مطابق انديشه اقاي خميني سيد علي خامنه اي ديگر زمامدار جمهوري اسلامي نيست و از اين سمت عزل شده است.

هر چند در بین لایه‌های چند هزار نفری بیت رهبری که مشتی دروغزن بادمجان دور قاب چین و عمامه داران و دکانداران دینی بیش نیستند تنها یک فرد با شهامتی پیدا نخواهد شد که این نوشته را به دید شما برساند ونيز ترديدي ندارم كه دير يا زود ذوب شدگان در ولايت مطلقه فقيه به سراغم خواهند امد و همچون ديگر ان بي جرم و بي جنايت محو خواهم شد ولي باشد كه نباشيم و ايندگان بدانند كه بودند كسانيكه خواب را در چشم اهل بيت ولايت مطلقه فقيه اشفته و پريشان كردند ولی‌ به عنوان یک ایرانی وظیفه خود میدانم شما را ملزم به پاسخگویی پاره‌ای از سوالات خود کنم...

آقای سید علی‌ خامنه ای در سالی‌ که آنرا سال نو آوری و شکوفا یی نام نهاده اید قریب سه دهه از حیات جمهوری اسلامی و حکومت دین مداری و مراقبت از ارزشها اخلاق و جامعه و شهروندان می‌گذرد.

برای روشن شدن صورت مساله یا به تعبیری امکاناتی را که دراین سه دهه در اختیار شما و آقای خمینی جهت بر پا یی یک نظام اسلامی یا به قول سید قطب؛جامعه اسلامی مورد نظر شما قرار داشت عنوان می‌کنم.

صدا و سیما بزرگترین و گسترده‌ترین رسانه جمعی‌ بطور کامل در اختیار نظام سیاسی و رهبری است.آموزش و پرورش آنچنان مورد پسند ایدئولوژی رسمی‌ ولایت فقیه معارف اسلامی وکتابهای دینی را منتشر و تدریس می‌کند.کمیته‌های انضباطی و حراست و واحدهای متعدد و متنوع اخلاق و معارف اسلامی و انقلاب و وصیت نامه امام در دانشگاه ها هم تفاوتی با کتابهای مدرسه و دبیرستان ندارد.

اگر سازمان و دفتر تبلیغات اسلامی و تریبونهای نماز دشمن شکن جمعه و مساجد و چشمان تیز بین همچون عقاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر نشر کتاب و پخش فیلم و موسیقی‌ و صدور مجوز برای آنها و امنیتی کردن بازیگران توانمند ایرانی در سطح جهانی‌ را بر موارد پیشین اضافه کنیم دیگر حتی نیازی به یاد آوری سختی گیری‌های گشت ارشاد اسلامی و نیروهای انتظامی و یا برخوردهای گروهای فشار در سالهای دور و نزدیک نیست؛هر چند که حضور پر رنگ روحانیون دایه دلسوز تر از مادر در نماد طبقه مفسر رسمی‌ دین را در ساخت قدرت نمیتوان یاد آوری نکرد.



اینک قریب به سه دهه از نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد. دستگاه قضایی ونیروهای انتظامی آنچنان وضع را ناگوار و غیر قابل قبول دیده اند که به نام برخورد با اراذل اوباش و سرکوب عا ملان نا هنجاری و مفاسد اجتمأعی، تجاوز به حریم خصوصی افراد و حتئ چگونگی پوشش شهروندان را از سال پیش آغاز کرده اند واكنون عملا اعلان ستيز و مبارزه با مردم بي دفاع را با نام رزمايش سي هزار نفري در تهران آغاز كرده اند.برخورد با جوانان ومتهمانی که اکثریت آنها کمتر از سه دهه همین انقلاب عمر دارند ودرمعرض همین آموزش و تعلیم و تبلیغ بوده اند،شاید هم به تعبیری محصول و ضایعات همین كارخانه انسان سازی ولایت مطلقه فقیه هستند که مدت سی‌ سال همه ابزارهای تبلیغی وامکانات آموزشی،تعلیم و تربیت،حفاظت و نظارت ،منع و بند را در اختیار دارد .

آقای سید علی‌ خامنه ای: آیا اینان قاتلان و شروران ومفسدان ومتجاوزان با لفطره اند یا انسانهایی محکوم به زیستن در جامعه تحت آموزش شما وشاید هم نتیجه آموزشهای غیر علمی‌ دور از منطق یا...؟

حتی اگر از این مظلومان ظلم دیگران یا طبق ادعای شما قاتلان و شروران و مفسدان بگذریم برای ولی‌ فقیه آگاه به امور زمانه سر پوش گذاشتن بر فسادهای اخلاقی‌ مسولانی همچون سردارارتقأ امنیت اجتماعی سردار زارع و یا جا عل بزرگ دکتر علی‌ کردان و یا معاون دانشگاه زنجان و حادثه تجاوز و قتل دکتر زهرا بني یعقوب در بازداشتگاه همدان و یا روابط نا مشروع نماینده مجلس و غیره; گناهی بزرگ و نا بخشودنی است اینان همان مسولان دلسوزی اند که نگران خدشه دار شدن حیثيت و ابروی نظام و اسلام هستند.

آقای سید علی‌ خامنه‌ای در این سرزمین‌ام القرا; منزوی کردن کشور در جهان به نام استقلال; فساد بی‌ حد; اعتیاد; خیابان گردی و کارتن خوابی‌ بچه ها; چپاول و دزدی; رشوه خواری; اختلاف وحشتناک طبقاتی; تن فروشی دختران وزنان; مقام اول در اعدام نوجوانان در جهان;صدور زنان و دختران ایرانی برای خود فروشی به کشورهای تازه به دوران رسیده خلیج فارس در بازار فجیره دبی و اخیرا از برکت بنجلهای چینی‌ که با نام واردات صورت ميگيرد كه پيامد آن فلج کردن صنعت داخلی‌ کشور بوده و به تازگي صدور دختران کمتر از بیست سال به چین هم آغاز گرديده؛فساد اقتصادی سر سام آور در ردهای بالای نظام که تنها قطره‌ای از آن منجلاب توسط عباس پالیزدار افشاگری شد و .... اینها همه ارمغان آن دولت کریمه اسلامی است که وعده اش را داده بودید.

اگر سریع هم به دانشگاهها و مراکز علمی‌ وفعالان مدنی و سیاسی و غیره بزنیم چیزی جز نقض حقوق بشر و سرکوب دانشجویان و دگر اندیشان و صدور احکام سنگین زندان و محرومیت از تحصیل دانشجویان منتقد و اعمال فشار بر وبلاگ نویسان و اعدام فعالان سیاسی و حقوق بشر در استانهای مرزی مشاهده نمی‌شود.

آقای سید علی‌ خامنه ای:در چشم انداز بیست ساله شما سیمای امروز; ایران را در رنج و درد کودکان خیابانی و بیکارانی که در جستجوی لقمه ای نان به هر سو صف کشیده اند و جوانانی که در چنگال بیماری اعتیاد پرپر میشوند به تصویر میکشد.چهره این سرزمین آنچنان افسرده و بی‌ رمق است که هیچ انسان مسئول و شرافتمندی يارای نگاه کردن به آنرا ندارد واین در حالی‌ است که پول نفت فقط به جیب صاحبان شکمهای فربه و سیر و خفاشان معتاد به خون مردم گرسنه سرازیر میگردد و فقط و فقط این مسولین محترم و عاملین وضیعت موجود هستند که در کمال خونسردی و آرامش در گوش شهر لا لأیی میخوانند که ((همه چیز در امن و امان است آسوده بخوابید...))

درهر حال چه به عنوان یک ایرانی و چه به عنوان یک دیندار و اخلاق گرا و فراتر از آن چه به عنوان یک انسان به خود باید لرزید و شکست و سرا پا غرق پرسش شد که عامل یا عاملین وضع موجود چه کسی‌ یا چه کسانی‌ هستند؟

((ملت ایران در یک امتحان الهی بزرگ قرار دارد; اگر ملت ایران دست از انرژي هسته ائ‌ بکشد خداوند او را مواخذه خواهد کرد.))

این عین نطقی است که شما بارها و بارها آنرا به زبان رانده ايد .مدت سی‌ سال است که مردم ایران در شرایط حساس و بحرانی‌ قرار دارند و این در حالی‌ است که شما و آقای خمینی مردم را به صبر و استقامت فرا خوانده اید وآنرا امتحان الهئ نام گذارده و آنرا قیمت استقلال کشوردانسته ايد.

اگرهم بپذیریم که این شرایط یک امتحان باشد سوال اساسی‌ این است که امتحان برای چه کسی‌ یا چه کسانی‌ است؟امتحان معمولا برای کسانی‌ است که شرایط شرکت را کسب کرده و مدعی هستند در زمینه یا زمینه‌هايي صاحب تبحر و مهارت شده اند و از دیگرانی که آن دوره ها را ندیده اند یا نیاموخته اند بهتر و کارآمد تر هستند.امتحان الهی نخست برای شماست که خود را نماینده تام الاختیار خدا بر روی زمین می دانید ونیزبرای آن مسولانی است که با دراختیار داشتن سرمایه‌های ملی‌ همچون نفت و گاز و معادن مختلف که در این خاک نهفته اند در خرج کردن سرمایه‌های ملی‌ به نفع محرومان بیشتررعايت تقوا کنند و عدالت را سرلوحه برنامه هایشان قرار دهند تا از این طریق رفتار و کارآمدی شان ارزشیابی شود تا بتوانند پاسخگوی آزمون سخت پروردگار باشند.بارها شما و واعظان محراب بر منبر گفته اید که مردم در کوره رنج و مصیبت و صبر در مقابل نابسامانیها قویتر میشوند.آیا این مردم رنج دیده در سایه بهره مندی عادلانه از منابع و مواهب طبیعی و کار و تلاش و همزیستی‌ و احترام در یک فضای صلح آمیز به دور از رعب و وحشت و ترس از جنگ رشد نمیکنند و قویتر نمیشوند؟

آقای سید علی‌ خامنه‌ای اگر فرض بگیریم شرایط کنونی‌ کشور هم یک امتحان خداوندی است چیزی از مسوولیت شما و مسولان برای امکان داشتن مردم رنج دیده ایران از یک زندگی‌ و زیست محترمانه و انسانی نمي كاهد .

ايران و ایرانی بیش از صد سال است که در اشتیاق دمکراسی و حکومت قانون تقلا می‌کند.هدف مردم از انقلاب آن نبود كه سلطنت شاه را با سلطنت آخوند با نام ولایت فقیه عوض کنند.انقلاب ۵۷ برای آن نبود که اقلیتی کوچک همه ثروتهای سرشار ایران را ببلعد و اکثریت مردم در فقر و تنگ دستی‌ غوطه ور شوند.انقلاب برای آن نبود که دوباره ایرانی برای دسترسی به اخبار و اطلاعات معمولی‌ کشور خود به رسانه های بیگانه وابسته شوند.انقلاب برای آن نبود که دوباره در ایران مجلس فرمایشی و گوش به فرمان تشکیل شود.انقلاب برای آن نبود که دگراندیشان و منتقدان را در زندانهای طویل المدت روان یا بر دار شوند و قلم صاحبان قلم شکسته شود.انقلاب برای آباد کردن زندانها و قبرستانها و خاورانها نبود.انقلاب برای آن نبود مردم از چاله استبداد در آیند و در چاه ولایت مطلقه فقیه بیفتند.

آقای سید علی‌ خا منه اي; به عنوان یک روحانی مجتهد عالم و آگاه به امورزمانه بگویيد آیا نظام ما یک نظام اسلامی است؟؟اگر نیست اعلام کنید تا بیش از این مردم همه نا بسامانیها را به حساب خدا نگذارند و فوج فوج از دین خدا خارج نگردند و اگر هم هست پاسخ دهید در برابر این همه فقر و فحشا و فساد و رشوه خواری مسولان نظام چه کسی‌ مسئول است؟

چرا دولتهای تحت حمایت شما بجای آن همه شعارهای تو خالی‌ و مردم فریب حقایق را نمیگویند؟چه شد آن آزادی و برابری و عزت و نیک فرجامی که قرار بود نظام اسلامی منادی و پرچمدار آن باشد.؟کجاست آن دانشگاههایی که میخواستید الگویی برای دانشگاههای دنیا باشد؟چرا این همه دشمنی با دنشجویان ؟وقتی‌ میتوان با صلوات مشکلات را حل کرد و یا وقتي رئیس جمهور مملکت میگوید یک خواهر و برادر جوان در آشپز خانه منزلشان با کفگیر و ملاقه انرژی اتمی‌ تولید کرده اند دیگر دانش و دانشگاه را برای چه میخواهید؟آیا نویسندگان و منتقدانی که زنجیروار تحت نظارت مستقیم شما به قتل رسیده اند و یا آن جوانان دگر اندیشی‌ که در دهه شصت در خاوران و مكانهای مجهول دیگر دسته جمعی در خاک خفته اند حق چشیدن زندگی‌ دسته جمعي در کنار خانواده‌هایشان را نداشتند؟

چرا پول و درآمد‌های ملت فقیر ایران باید خرج خانه سازی در کشورهای ونزولا و لیتوانی وكمك به گروههاي حماس و حزب الله و تروریستهای عرب شود؟چرا دولت و شورای امنیت تحت فرمان شما با کله شقی و بی‌ پروايی کشور را به لبه جنگ با بزرگترین قدرتهای جهانی‌ میکشانند؟؟

شما طبقه کدام قانون حقوق هفتاد میلیون ایرانی را لگد مال کرده و انتخاب مجدد احمدی نژاد را در سمت ریاست جمهوری آینده به مصلحت و لازم برای نظام دانسته وازآن حمایت کرده اید؟

آقای خامنه‌ای نمیدانم آنچه در کشور می‌گذرد چگونه و تا چه اندازه به اطلاع شما می‌رسد; هر چند که افراد بیت به شما میگویند اکثریت قریب به اتفاق مردم طرفدار شما و رژیم هستند ولی‌ این سوالات نه تنها من بلکه همان اکثریت ایرانی است که شما حدالاقل طبق وصیت امام خمینی باید جوابگو باشید.اگر توان پاسخگویی به سوالات را ندارید بياييد يكبار براي هميشه قدمي مثبت در راه سر بلندي ايران برداريد و از تكرار تاريخ (انقلاب 57) جلوگيري كنيد و قبل ازآنكه صداي انقلابي ديگر به گوش جهانيان برسد با استفاده از اختیارات نا محدودی که قانون اساسی‌ طبق بند سوم از اصل یکصد و دهم به شما داده است فرمان یک همه پرسی‌ در مورد نظام را با تمام شرایط انتخابات آزاد و با حضور سازمانها و نمایندگان بی‌ طرف سازمان ملل و حقوق بشر صادر نمأیید تا هر کس که شناسنامه ایرانی دارد از تمام نقاط دنیا در آن شرکت کند و حکومت دلخواه خود را پس از گذشت سی‌ سال انتخاب کند تا معلوم شود چند درصد از مردم طرفدار شما و نظام تحت فرمان شما هستند.







هیچ نظری موجود نیست: