دين، خدا و حقيقت

دين، دنيا را متقاعد کرد که موجودى نامرئى در آسمان وجود دارد که هر کارى که بشر انجام مى دهد را مى بيند. و ده چيز هست که خدا نمى خواهد شما انجام بدهيد و اگر داديد تا ابد در دريايى از آتش سوزانده خواهيد شد. اما خدا مهربان و رحيم است! ..... و او پول لازم دارد! او بسيار قدرتمند است ..... اما از پس پول بر نمى آيد! جورج کارلين




کسى که انجيل را مى خواند بايد با دستکش آن را در دست بگيرد. چرا که مجاورت چنين کثافتى شما را ناچار به اين کار مى کند. فردريک نيچه

کارتل مواد مخدر مدى ئين "اسکوبارها" و مثلث چينى و مافياى ايتاليا و آمريکا، انگشت کوچک اديان سازمان يافته نمى شوند. منصور حکمت

دين، خودآگاهى انسانى است که هنوز خود را نيافته يا خود را باخته و از دست داده است. کارل مارکس

کشيش ها مى گويند که آنها به مردم بخشيدن و خيريه را مى آموزند. اين طبيعى است. چون آنها از پول صدقه مردم زندگى مى کنند. همه گداها مى آموزند که مردم بايد به آنها پول بدهند. رابرت اينگرسول

يک سرايدار مدرسه از هزاران کشيش مفيدتر است. توماس پين
نگاه کردن به دنيا از منظر اديان، کور کردن چشم بصيرت است. بنجامين فرانکلين

انجيل و کليسا بزرگترين موانع در راه آزادى زنان بوده اند. اليزابت کيدى استانتون


من نمى توانم خدائى را تصور کنم که مخلوقات خود را پاداش يا کيفر مى دهد؛ که اهدافش طبق مقاصد ما انسانها شکل گرفته؛ خدايى که بطور خلاصه انعکاسى از ضعف و ناتوانى ما انسانهاست. من همچنين نمى توانم باور کنم که انسان بعد از اينکه مرد، مى تواند وراى جسم ماديش زنده بماند، هر چند که روح هاى ناتوان بدليل ترس و جهل چنين افکارى را با خود حمل کنند! آلبرت انشتين

دين، توهين به حرمت انسان است. با يا بدون آن، مى توانيم مردمانى خوب يا بد داشته باشيم که کارهاى خير يا شر انجام مى دهند. اما اگر انسانهاى خوب کارهاى شر انجام مى دهند آن وقت حتما پاى دين در ميان است. اسيتون وينبرگ

کليه حقايق بزرگ جهان در ابتدا کفر محسوب شده اند. جورج برنارد شا

تصور نکن که من براى اشاعه صلح به زمين پا گذاشته ام، من براى اين نيامده ام، برعکس رسالت من شمشير و جنگ است. عيسى مسيح

ترس پدر خشونت و مادر دين است. بى جهت نيست که اين دو در طول تاريخ دست در دست هم پيش رفته اند .برتراند راسل
يهوديان، مسلمانان و مسيحيان، همگى ابراهيم را بعنوان جد مشترک خود قبول دارند. فقط انسانهاى متمدن اند که از داشتن کسى مانند او در خانواده خود شرم دارند. نيک کوهن
بقاى همه ما در گرو درک اين واقعيت است که نه دين و نه ناسيوناليسم هيچيک راه حلى براى انسانيت نيستند .پرويز هودبوى

مذهب خوب، مذهب در حال نزع و نزار است. فقط زمانى که مومنين ضعيف هستند، مى توانند صلحجو و اهل تساهل باشند (تولرانس داشته باشند) پولى توين بى

تا زمانى که مردم به محمد معتقد باشند، به زندگيش بعنوان سرمشق بنگرند و به آموزشهايش عمل کنند، در جهان جنگ وجود خواهد داشت. عبدل مسيح

نفرت سياسى و قلبى از اسلام بايد با يک نبرد فکرى عميقى همراه باشد که پايه هاى اين دين و تفکر دينى را بشکافد و خصلت ارتجاعى مذهبى گرى را با همه جوانب ظريفش که در شرقزدگى، مردسالارى، در بى حقوقى کودک و يا در روحيه ملى سياهپوشى و مرگ پرستى و خصومت با شادى و اميد در اين کشورها خود را نشان مى دهد، نقد کند منصور حکمت

"وانمود کردن اينکه اسلام دين صلح و دوست داشتن است، يک خودفريبى است. اسلام که معنى اش تسليم شدن به خداست، همواره دين خشونت و غضب بوده است: يا به اين دين بپيوند يا مرگ در انتظار توست. تروريسم، فناتيسم و خشونت، ذاتى اسلام است" روى براون

هريک از شما زنان يک حوا هستيد؛ دروازه ورود به جهنم ايد؛ اغواگران خوردن ميوه ممنوعه بهشت و اولين تخطى کنندگان از قوانين و احکام الهى هستيد

و خداوند به زن فرمود: من رنج ترا افزون خواهم کرد. فرزندانت را با درد به دنيا خواهى آورد. بايد تمايلات شوهرت را تام و تمام ارضا کنى. اوست که سرور تو خواهد بود. انجيل: جنسيس سوره ٣ آيه ١٦

تظاهر به اينکه اسلام دين عشق و دوستى است، خود فريبى محض است. اسلام که معنى لغوى آن تسليم به اراده خداست همواره دين غلبه کردن و سلطه گرى بوده است. اين استدلال که فقط تعدادى اسلامى افراطى مايه شر هستند و خود اسلام اشکالى ندارد، مانند اين است که ادعا کنى چند آلمانى افراطى مسبب هالاکاست بودند و نه فلسفه نازيسم. روى براون

آزار و اذيت جنسى کودکان نه توسط پيروان شيطان بلکه اساسا توسط پيروان پروپا قرص مسيح و محمد انجام شده اند. البته بسيارى از اين حرف خوششان نمى آيد اما تعداد بسيار کمى هستند که قادرند در مورد صحت آن جدل کنند اعظم کم گویان

انسانها اگر از روى اعتقادات دينى نباشد، هرگز نمى توانند اعمال بد و غيرانسانى را چنين کامل و با رضايت خاطر انجام دهند پاسکال، رياضيدان

"موجوديت و ادامه حيات حکومتها بدون استفاده از دين ممکن نيست" جرج برنارد شا

سقوط امپراطورى اسلام بسيار قبل از عصر امپرياليسم اتفاق افتاد. علل اين واقعه اساسا داخلى بودند.

پرويز هودبوى





هیچ نظری موجود نیست: